اصطلاحشناسى نگاه و نکاح
«زینت»، در زبان عربی، معنایی گستردهتر از لفظ «زیور» دارد. زیور، فقط به زینتهایی گفته میشود که جزء بدن شخص به شمار نمیروند (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر)؛ ولی کلمه زینت هم در چنین زیورهایی به کار میرود
زینت
«زینت»، در زبان عربی، معنایی گستردهتر از لفظ «زیور» دارد. زیور، فقط به زینتهایی گفته میشود که جزء بدن شخص به شمار نمیروند (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر)؛ ولی کلمه زینت هم در چنین زیورهایی به کار میرود و هم به آرایشهایی گفته می شود که به بدن شخص متصل بوده و گویی جزئی از آن است (همانند سرمه و خضاب). علاوه بر این، خود زیباییهای طبیعی هم زینت به شمار میروند؛ بنابراین، شامل اندام زیبای او نیز میگردد.از آیه 31 سوره «نور» به دست میآید که زینت دو نوع است؛ زینت پنهان و زینت نمایان که آشکار کردن اولی برای بانوان ممنوع و دیگری جایز شمرده شده است. تمامی فقیهان اتفاق نظر دارند که زینت به معنای اندام و زیباییهای بدن، جزء زینتهای پنهان محسوب میشوند و بانوان باید آنها را در برابر مرد نامحرم بپوشانند. در زینت به معنای زیور آلات و آرایش، میان آنان اختلاف نظر وجود دارد که آیا جزء زینت پنهان محسوب میشوند یا از زینت نمایان به حساب میآیند؛ برای مثال، در مورد حلقه ازدواج و النگو، برخی معتقدند که پوشاندن آنها واجب است؛ ولی عدهای بر این باورند که لازم نیست.
ریبه و تلذذ
«ریبه» در لغت، به معنای شک یا شک همراه خوف و ترس است و در اصطلاح، ترس از ارتکاب گناه و حرام است که از آن به «خوف فتنه» نیز تعبیر میشود و منظور از «تلذذ»، همان لذت جنسی است. اگر نگاه به دیگری، با یکی از این دو مشخصه همراه باشد، از نظر شرع مقدس، حرام است. گاهی انسان تنها به جهت لذّت بردن به زن نگاه میکند؛ بیآن که بترسد به گناه کشیده شود و گاهی نگاه از روی لذّت نیست؛ بلکه ترس آن است که به دنبال آن گناهی انجام گیرد و مقدمه ارتکاب حرام گردد. این دو نوع نگاه، حرام است. گاهی ممکن است که نگاه به زن، همراه با دو عنوان یاد شده باشد؛ که در این صورت، گناه آن شدیدتر است.لباس شهرت
لباس شهرت، لباسی است که پوشیدن آن برای شخص، به جهت جنس پارچه یا رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودن و مانند آن، معمول نبوده، خلاف شأن او به حساب آید؛ به طوری که اگر آن را در برابر دیگران بپوشد، توجه آنان را به خود جلب کرده، انگشتنما میشود؛ در گذشته به پوشیدن لباس نظامیان از سوی فقیهان یا به عکس، مثال میزدند؛ اما اکنون و در این عصر، این مثالها مصداق ندارند و مثال آن، شاید پوشیدن لباس رزم یا پرستاری، در مجلس عروسی باشد. باید دانست که زمان، مکان و منطقه، در تعیین مفهوم لباس شهرت، نقش بسزایی دارند.حجاب
«حجاب»، در لغت، به معنای پرده، حاجب و پنهان کردن است و در اصطلاح، «پنهان شدن زن از دید مرد بیگانه است». آن چه دین اسلام بر زنان لازم دانسته، همان پوشش است که در متون دینی و در کلام فقیهان، از آن به ستر، پوشش، ساتر و پوشاننده، تعبیر شده است.حجاب و پوشش پیش از اسلام، در میان برخی از ملتها - مانند ایران باستان، قوم یهود و شاید در هند - مطرح و از آن چه که در قانون اسلام آمده، سختتر بوده است. این دستور در دین اسلام، حدود سالهای چهارم و پنجم تشریع گردیده است.
حجاب، یکی از احکام ضروری اسلام به شمار میآید و شیعه و سنی بر آن، اتفاق نظر دارند. خداوند متعال در این باره، سه آیه در شهر مدینه، نازل کرده و در دو مورد آن، به مسئله پوشش بانوان اشاره کرده است. علاوه بر این، احادیث بسیاری درباره اهمیت و چگونگی حجاب نقل شده است. حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «پوشیدگی زن، برایش بهتر است و زیباییاش را پایدارتر میسازد».
مهر السنه
«مهر السنه»، مقدار مهری است که نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله برای همسران خود و حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است و مقدار آن، پانصد درهم است که هر درهم، معادل 6.12 نخود نقره سکهدار است که در مجموع، برابر 6300 نخود (یا 5.262 مثقال) میشود و قیمت آن در هر زمان، تابع نرخ همان زمان است.مهر المسمّی
«مهر المسمّی»، مهریهای است که مقدار آن در هنگام عقد ازدواج، معین شده و از آن نام برده شده است.مهر المثل
«مهر المثل»، عبارت است از مهریه زنان هم ردیف؛ از نظر حسب، نسب، سن، عقل و ثروت. مهرالمثل، در برخی موارد، تحقق مییابد؛ به عنوان مثال، اگر در عقد ازدواج، برای زن مهریهای معلوم نشود و یا مهریهای حرام قرار داده شود، پس از زفاف (نزدیکی)، برای او مهر المثل تعیین میشود.عقد موقت
ازدواج در فقه، بر دو قسم است؛ دائمی و موقت. عقد دائم آن است که مدت زناشویی در آن تعیین نشود و عقد موقّت آن است که مدت زناشویی در آن تعیین شود. برای مثال، اگر زن را به مدّت یک ساعت، یک روز، یک ماه، یک سال و بیشتر عقد کنند، به این عقد، متعه و صیغه گفته میشود و باید دانست که در دین اسلام، چیزی به نام صیغه خواهر و برادری با نامحرم وجود ندارد و این امر مشروع نیست.باکره
باکره، از واژه بکره، گرفته شده است که به معنای اول روز است و در اصطلاح به زنی گفته میشود که بکارتش با نزدیکی از بین نرفته باشد و مقابل کلمه ثیب است و با توجه به این که این حالت در مرحله اول و پیش از ثیب بودن است، بک و باکره گفته میشود.تدلیس
«تدلیس»، در لغت، به معنای فریب دادن و نشان دادن چیزی برخلاف واقع است و در اصطلاح، عبارت است از توصیف زن یا مرد به طوری که موجب اشتباه و فریب خوردن طرف دیگر در امر ازدواج شود؛ مانند نگفتن عیبهای او یا ذکر کردن صفاتی که او ندارد به عنوان مثال بگویند که همسر (نامزد)، دکتر یا مهندس و... است و او چنین نباشد؛ به طوری که اگر این اوصاف گفته نمیشد و یا عیوب او بیان میگردید، طرف مقابل، راضی به ازدواج نمیشد.منبع: ماهنامه پرسمان
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}